جزییات خبر

پژوهش:

بررسی رابطه بین ساختار درآمدی و احتمال فساد در سیستم بانکی ایران

بررسی رابطه بین ساختار درآمدی و احتمال فساد در سیستم بانکی ایران
تاریخ ایجاد خبر : 1404/8/25
شماره خبر : 5165
نظام بانکی در هر کشور به‌عنوان یکی از ارکان اساسی اقتصاد، نقشی حیاتی در تجهیز منابع، تأمین مالی فعالیت‌های مولد و حفظ ثبات اقتصادی ایفا می‌کند. با این حال، در صورت بروز ناکارآمدی، ضعف نظارتی یا انحراف از مقررات، این نهاد می‌تواند به بستری برای فساد مالی، سوء‌مدیریت و تهدید سلامت اقتصادی تبدیل شود.

1.مقدمه و ضرورت پژوهش
نظام بانکی در هر کشور به‌عنوان یکی از ارکان اساسی اقتصاد، نقشی حیاتی در تجهیز منابع، تأمین مالی فعالیت‌های مولد و حفظ ثبات اقتصادی ایفا می‌کند. با این حال، در صورت بروز ناکارآمدی، ضعف نظارتی یا انحراف از مقررات، این نهاد می‌تواند به بستری برای فساد مالی، سوء‌مدیریت و تهدید سلامت اقتصادی تبدیل شود.
در دهه‌های اخیر، بروز چندین پرونده بزرگ فساد بانکی در ایران از جمله فساد دهه ۱۳۷۰ در بانک صادرات و پرونده‌های مشابه در دهه ۱۳۹۰ نشان داده است که ریشه بسیاری از انحرافات مالی در ضعف شاخص‌های سلامت بانکی و ساختار درآمدی بانک‌ها نهفته است.
در سطح نظری، تغییر ترکیب درآمدی بانک‌ها و افزایش سهم درآمدهای غیر‌بهره‌ای (نظیر کارمزدها، معاملات ارزی و سرمایه‌گذاری‌های غیربانکی) می‌تواند از یک‌سو تنوع درآمدی و پایداری مالی را افزایش دهد، اما از سوی دیگر، در غیاب کنترل‌های مؤثر نظارتی و کفایت سرمایه مناسب، زمینه رفتارهای پرریسک و کاهش سلامت مالی را فراهم کند.
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ساختار درآمدی و احتمال فساد در نظام بانکی ایران انجام شده است. برای این منظور، ابتدا شاخصی از احتمال فساد بانکی بر اساس شاخص‌های سلامت بانکی طراحی گردید و سپس اثر ساختار درآمدی بانک‌ها بر سطح سلامت و احتمال بروز فساد مورد ارزیابی قرار گرفت.


۲. مبانی نظری و پیشینه پژوهش
در ادبیات اقتصادی و مالی، فساد بانکی به‌عنوان هرگونه استفاده شخصی یا گروهی از منابع بانکی برخلاف قوانین، مقررات و منافع عمومی تعریف می‌شود.
بر اساس چارچوب‌های نظری کمیته بال و پژوهش‌های بانک جهانی، سلامت بانکی با شاخص‌هایی مانند کفایت سرمایه، کیفیت دارایی‌ها، نقدشوندگی، بازدهی، مدیریت و حساسیت به ریسک سنجیده می‌شود. ضعف در هر یک از این مؤلفه‌ها می‌تواند احتمال بروز فساد را افزایش دهد.
در ایران، مطالعات داخلی عمدتاً بر ارزیابی سلامت بانکی تمرکز داشته‌اند و کمتر به رابطه مستقیم بین ساختار درآمدی و احتمال فساد بانکی پرداخته‌اند. پژوهش حاضر با طراحی شاخص ترکیبی احتمال فساد از طریق روش تحلیل مؤلفه‌های اصلی (PCA) و بررسی رابطه آن با درآمدهای بهره‌ای و غیر‌بهره‌ای، سعی در پر کردن این خلأ دارد.


۳. روش‌شناسی پژوهش
این پژوهش از نوع کاربردی–تحلیلی است و داده‌های مالی مربوط به بانک‌های منتخب ایرانی در بازه زمانی پنج‌ساله (۱۳۹۹ تا ۱۴۰۴) را مورد بررسی قرار داده است.
در گام نخست، برای سنجش احتمال فساد بانکی، مجموعه‌ای از شاخص‌های مالی و نظارتی شامل موارد زیر انتخاب شد:

•    نسبت کفایت سرمایه (CAR)
•    نسبت مطالبات غیرجاری (NPL)
•    نسبت اهرم مالی (Leverage)
•    نسبت هزینه مالی به کل هزینه‌ها
•    نسبت نقدشوندگی
•    کیفیت دارایی‌ها (CAMELS)
•    نسبت اضافه برداشت به کل دارایی‌ها
با استفاده از روش تحلیل مؤلفه‌های اصلی (PCA)، وزن هر شاخص تعیین و شاخص ترکیبی «احتمال فساد بانکی» ساخته شد. این شاخص نشان‌دهنده سلامت یا فساد نسبی بانک‌ها در مقاطع زمانی مختلف است.
در گام دوم، با استفاده از مدل‌های رگرسیون داده‌های پانل و لحاظ کردن اندازه بانک، رابطه بین ساختار درآمدی بانک‌ها و شاخص احتمال فساد برآورد گردید.


۴. یافته‌های پژوهش
نتایج حاصل از برآورد مدل‌ها نشان داد:
1.    درآمدهای غیر‌بهره‌ای (Non-Interest Income) رابطه‌ای مثبت و معنادار با شاخص احتمال فساد دارند.
یعنی افزایش سهم این نوع درآمدها (مانند خرید و فروش ارز، درآمد فروش املاک، درامد سرمایه‌گذاری در سهام و ...) سلامت بانک را به خطر انداخته و احتمال بروز رفتارهای فسادآمیز را افزایش می‌دهد.
2.    در مقابل، درآمدهای بهره‌ای (Interest Income) رابطه‌ای منفی و معنادار با شاخص احتمال فساد دارند؛ یعنی افزایش اتکا به فعالیت‌های سنتی بانکی مانند اعطای تسهیلات و سود سپرده‌ها می‌تواند موجب کاهش احتمال فساد شود.
3.    اندازه بانک نیز اثر معناداری دارد؛ بانک‌های بزرگتر به دلیل حساسیت بیشتر نهاد ناظر روی عملکرد آنها، در دوره‌های مورد بررسی از وضیعت شاخص‌های سلامت مطلوبی برخوردار بوده و سطح احتمال فساد کمتری نسبت به بانک‌های کوچکتر نشان داده‌اند.
4.    شاخص‌های سلامت بانکی مانند کفایت سرمایه بالا و NPL پایین، نقش بازدارنده‌ای در فساد دارند؛ بانک‌هایی که در این شاخص‌ها وضعیت مطلوب‌تری دارند، احتمال فساد کمتری را تجربه کرده‌اند.
۵. بحث و تحلیل
نتایج نشان می‌دهد که تغییر در ساختار درآمدی بانک‌ها در ایران باید با تقویت نظام‌های کنترلی، مدیریت ریسک و نظارت بانک مرکزی همراه باشد. در غیر این صورت، تنوع درآمدی می‌تواند به‌جای افزایش کارایی، موجب افزایش آسیب‌پذیری نظام بانکی و بروز فساد ساختاری گردد.
همچنین مرور پرونده‌های واقعی مانند فساد مالی دهه ۱۳۷۰ در بانک صادرات و پرونده‌های دهه ۱۳۹۰ نظیر چای دبش و فساد در بانک ملی و صادرات، نشان می‌دهد که ضعف در کنترل‌های نظارتی، کفایت سرمایه پایین و مدیریت غیرشفاف از عوامل اصلی وقوع فساد در بانک‌ها بوده است.


۶. نتیجه‌گیری و پیشنهادها
پژوهش حاضر نشان می‌دهد که ساختار درآمدی بانک‌ها یکی از عوامل کلیدی در شکل‌گیری یا پیشگیری از احتمال فساد مالی است. در صورتی که بانک‌ها سهم بالایی از درآمد خود را از منابع غیر‌بهره‌ای کسب کنند، بدون آنکه نظام نظارتی قوی برقرار باشد، احتمال فساد و انحراف مالی افزایش می‌یابد.
در مقابل، افزایش سهم درآمدهای بهره‌ای در کنار تقویت شاخص‌های سلامت بانکی، می‌تواند به کاهش ریسک فساد و افزایش شفافیت مالی منجر شود.


پیشنهادهای سیاستی:
1.    بازنگری در ساختار درآمدی بانک‌ها و جلوگیری از تمرکز بر درآمدهای پرریسک غیر‌بهره‌ای؛
2.    تقویت نظارت بانک مرکزی بر عملکرد مالی و مدیریتی بانک‌ها؛
3.    ارتقای شفافیت گزارش‌های مالی و سامانه‌های کنترل داخلی؛
4.    بررسی پرونده‌های فساد گذشته به‌عنوان مطالعات موردی جهت اصلاح نظام سلامت بانکی؛
5.    توسعه پژوهش‌های آتی با بهره‌گیری از داده‌های واقعی پرونده‌های فساد و شاخص‌های حاکمیت شرکتی.

کلمات کلیدی: فساد بانکی، ساختار درآمدی، درآمد بهره‌ای، درآمد غیر‌بهره‌ای، سلامت بانکی، PCA، نظام مالی ایران

نویسنده: محمد صالحی

افزودن نظر :
نام: ایمیل: نظر: