مسعود کوثری / همشهری آنلاین
این روزها خبرهای تجمع و اعتراض مردمی به شبهبانکها و صندوقهای اعتباری داغ است. صرفنظر از اینکه این شبهبانکها و صندوقهای اعتباری متعلق به چه افراد و گروههایی هستند و جدا از اینکه دولت چه تعهدی نسبت به این شبهبانکها و صندوقها دارد، جامعه بهشدت گرفتار این موضوع شده است. گرفتار که میگویم آن نیست که همه مالباختگان پولهای بربادرفتهشان را میخواهند و محق هستند که نگران اندک پساندازشان باشند؛ بلکه گرفتاری مردم در یک نظام اقتصادی بیمار است که همهچیز بر مدار سود پول میچرخد و مذهبی و غیرمذهبی هم به آن دل بسته یا گرفتارش شدهاند. یکی از نشانههای بیماری اقتصادی در اواخر دوران پهلوی افزایش بیرویه بانکها و شبهبانکها و گردش صوری پول در نظام بانکی بود. آن لطیفه معروف را که برای هویدا ساخته بودند شاید به یاد میآورید و اگر به یاد نمیآورید از آنها که به یاد میآورند بپرسید! نزدیک به ۴دهه از انقلاب میگذرد و ما نهتنها نتوانستیم وابستگی زندگی مردم را به نظام بانکی کاهش دهیم، بلکه به میزان زیاد به تعداد شبهبانکها و صندوقها افزوده شده که این، امروز خود تبدیل به مسئلهای اجتماعی، سیاسی و امنیتی هم شده است. هر روز عدهای در برابر این شبهبانکها، صندوقها، بانک مرکزی، مجلس و هر جای دیگری که به فکرشان برسد جمع میشوند و اعتراض میکنند، گاه شعارهایی سر میدهند که اگر ندانیم فکر میکنیم که توسط ضدانقلاب ساخته شده و بر زبان مردم جاری شده است؛ تندِ تند آنقدر که زبان میسوزد. ختم به خیر این ماجرا، زمانی است که این «وابستگی شدید زندگی مردم» به نظام بانکی گسسته شود زیرا این وابستگی خود نشانه یک بیماری است؛ یعنی سود پول گرفتن کمخطرتر و زودبازدهتر از هرگونه سرمایهگذاری تولیدی دیگر است.
در چنین شرایطی علاقه بهکار کردن بهعنوان یک سرمایه اجتماعی تضعیف میشود.به این ترتیب زندگی روزمره مردم به این نظام بانکی وابسته شده ومتأسفانه با تأسیس شبهبانکها و صندوقها نهتنها بهبود نیافته، بلکه تبدیل به یک «رؤیای ایرانی» وام گرفتن شده است؛ رؤیایی که عاقبت آن بر بادرفتن اصل پولهاست. کیست که نداند که نظام بانکی هماکنون هم زیانده است و طبیعتا روزی که تشت این شبهبانکها و صندوقها از بام میافتد آشکار میشود که از مدتها قبل کار عیب پیدا کرده بوده و صاحبان بانک یا در کانادا هستند و یا در سواحل فلان کشور؛ بنابراین فعلا نخستین کاری که باید کرد حل مشکل مردم است که بسیاری از آنها واقعا گرفتارند و سپس رسیدگی به این وضع آشفته در نظام بانکی. بدون شک تأسیس این همه شبهبانک و صندوق به هر اسمی و به نام و کام هر فرد یا گروهی باشد، سم اقتصاد ایران است و نشانه یک بیماری.