بانکها، شهرداریها، وزارتخانههایی که طرحهای عمرانی دارند و وزارتخانههایی که اعتبارات ارزانقیمت توزیع میکنند و… در این سالها شاهد فسادکاری بودهاند. فساد ۳ هزار میلیارد تومانی از بانکها توسط فعال یک بخش خصوصی که با همکاری گروهی از مدیران دولت انجام شده بود، فساد ۸ هزار میلیارد تومانی که مفسد آن هنوز در زندان است و… شهروندان ایرانی را با این پرسش مواجه کرده است که دلیل اصلی این میزان فساد چیست؟ مردم عادی و حتی نخبگان ایرانی که از این حجم فساد وحشت کرده و نسبت به نهادهای قدرت اعتمادشان سلب میشود علاقمندند که سرچشمه این رخدادهای فسادآلود برایشان باز شود و شکافته شود.
درباره این موضوع چند دیدگاه وجود دارد یک دیدگاه غالب این است که برخی افراد غیرمعتقد به نظام سیاسی کشور و شاید نفوذی و طمعکار در دولتهای گوناگون شاغل میشوند و هدف اصلی آنها اعمال فساد است. این دیدگاه طرفدارانی در هر دو جناح سیاسی و حتی اقتصاددانان دارد. به طور مثال احمد توکلی از ایدئولوگهای اقتصادی اصولگرایان ایرانی معتقد است که چون «دولت پاکدست» نداشتهایم این رخدادهای فسادآور به وقوع پیوستهاند. از سوی دیگر افرادی مثل علیرضا علویتبار، فرشاد مومنی و محمد ستاریفر در جناح مقابل نیز معتقدند اگر دولت توسعهگرا و دولت پاک داشتیم این فساد رخ نمیداد.
به گزارش ساعت ۲۴، نقض این دیدگاه اما این است که مگر میشود نظام سیاسی حاکم بر ایران شاهد دولتهایی با دیدگاهها و گرایشهای سیاسی گوناگون از ۱۳۶۸ تا امروز بر سر کار آیند اما ناپاکدستان در این دولتها باشند؟ دیدگاه دیگری اما میگوید که اقتصاد دولتی و حکومتی حاکم بر ایران که از سده حاضر شکل و ماهیت اصلی کسب و کار ایرانیان را تشکیل داده است دلیل اصلی وقوع فساد است.
این گروه باور دارند که دادن اختیار دخل و خرج هزاران میلیارد تومان از ثروتهای عمومی به یک گروه کوچک و متمرکز کردن درآمدها دراختیار آنها تحت عنوان نهاد دولت عامل اصلی فساد اقتصادی است و میپرسند آیا تاکنون شنیده یا خواندهاید که بخش خصوصی از خودش دزدی کند یا رانت ایجاد کند؟
این گروه با استناد به گزارشهای جهانی در حوزه عمل و در حوزه اندیشه به این نتیجه رسیدهاند که کماثر کردن اژدهای هفت سر فساد در ایران نیز تنها و تنها با کاهش حجم دخالت و تصدیگری دولت ممکن است و جز این هر کار کنیم تنها به زخمی کردن اژدها کمک میکنیم و این موجود میتواند از شکلی به شکل دیگر درآید و باز هم فساد کند.
این مساله بدیهی است که وقتی دولتها با هر هدفی میخواهند ارز حاصل از صادرات نفت را به قیمت ارزانتر دراختیار یک صنعت و یک فعالیت قرار دهند راه فساد را باز میکنند. این مشخص است که وقتی منابع بودجه عمومی به عدهای خاص داده میشود تا فعالیتی رونق پیدا کند، بر سر آن منابع رقابت ناسالم و فسادآلود زاد و رشد میکند. بدیهی است وقتی بانکها را مجبور میکنیم که پول مردم را ارزانتر از قیمت بازار دراختیار یک گروه قرار دهند هم بانکها و هم متقاضیان را در مسیر فساد قرار میدهیم.
اقتصاددانان سراسر جهان از جمله ایران، روشنفکران و سیاسیون در سطح جهان و ایران اکنون باور دارند که اژدهای هفت سر و هزار پای فساد در درون اقتصاد دولتی زاد و رشد میکند و تا این موجود زشت و بدترکیب و پلید زنده است فساد هم زنده است.