خبرسازی های شهرام جزایری پایانی ندارد. این خبرسازی نه بر پایه اقدامی خاص از جانب او که بر مبنای مصاحبه ها و اظهارات جنجالیش قرار دارد. پیش از این هم در نوشته ای دیگر اشاره کردیم که مصاحبه های پی درپی و اظهارات جنجالی و چالش برانگیز او در یک سال و نیمی که از آزادی اش گذشته نشان می دهد که جزایری شناخت خوبی از قدرت اقناعی رسانه دارد و با اتکا به همین ابزار در پی اصلاح چهره مخدوش خود و ارائه تصویری جدید است.
فعال اقتصادی سابقه دار یا کارآفرین و نابغه اقتصادی!
به نوشته پایگاه تحلیلی رصد، این چهره جدید در متن مصاحبه ها و یادداشت هایی که با عناوین مختلف در برخی رسانه ها منتشر می شوند قابل تشخیص است. انتخاب واژگانی نظیر کارآفرین، فعال اقتصادی و سرمایه دار موفق و … تاکیدش بر این نکته که او یک قربانی بیش نیست بخشی از این تلاش است. این گفتگوهای متعدد در حالی منتشر می شود که فضای غالب و ماهیت سئوالات آن به گونه ای است که نه تنها جزایری را در جایگاه یک متخلف اقتصادی سابقه دار، که در قالب یک فعال اقتصادی دلسوز و موفق که به دلایل مبهم مورد غضب دستگاه قضا قرار گرفته است معرفی می کند.
یکی از شاخص ترین اظهارات جنجالی او او در مصاحبه ای که فروردین ماه امسال با هفته نامه «تماشاگران» داشت رقم خورد. جایی که گفته ی منتسب به احمدی نژاد را که مدعی پرداخت یارانه ۲۵۰ هزارتومانی شده بود را به چالش کشید و گفت:« آقای رییس جمهور سابق و اطرافیانش تلاش دارند حرف هایی بزنند که برای عوام جذاب باشد. وقتی کشور سرحال است و فضای آرامی دارد حاکمیت باید تلاش کند با جمع آوری مالیات،به مردم خدمات برساند امّا اگر بخواهیم استناد کنیم که این بزرگوار می تواند ۲۵۰ هزارتومان پرداخت کند، من حاضرم دوونیم میلیون تومان پرداخت کنم و بین ایشان و بنده عاقلان دانندکه چه کسی می تواند این کار را انجام دهد!». در بخش دیگری از همین مصاحبه و در پاسخ به این سوال که چقدر آدم میآیند و به شما میگویند که دوست دارند شهرام جزایری باشند؟ چنین می گوید«:خیلی! متأسفانه یا خوشبختانه؛ اما اول باید واقعیتهای شهرام جزایری را بشناسیم. کاراکتر این آدم چطوری است. نابغه است؟ دزد است؟ لابیست است؟ یکبار یکی از مجریان معروف حرف جالبی به من زد. گفت شهرام جزایری لابیست است؟ گفتم بله». در مصاحبه ای که یک ماه پیش در روزنامه «وقایع اتفاقیه» چاپ شده است هم این نکته این بار توسط مصاحبه کننده طرح و توسط جزایری تایید می شود. جایی که پرسشگر چنین می گوید:«حالا که حرف از مدیران جوان و بخش خصوصی قدرتمند میزنید خوب است بدانید خیلی از جوانها و حتی تولیدکنندگان ورشکسته که فقط با سرمایه خودشان کار کردند، این روزها بهدنبال شماره تلفنی از شما هستند که به آنها فوت آخر را یاد بدهید… » و این چنین با پاسخ متواضعانه آقای خاص مواجه می شود:«این اظهار لطف مردم و جوانها به من است. البته باید بدانند شهرام جزایریشدن یکشبه اتفاق نمیافتد!».
هوش اقتصادی در پی حل مشکل پدیده
امروز هم روزنامه «جهان صنعت» عکس یک خود را به او اختصاص داده و مصاحبه ای نسبتاً مفصل با او داشته است. در تیتر این مصاحبه نقل قولی از جزایری به چشم می خورد که گفته است:« اگر بخواهند مشکل «پدیده» را به سرعت حل میکنم!» و زیر این تیتر هم عبارات « پایان بحران پدیده با پیادهسازی هوش اقتصادی» دیده می شود! در بخشی از مقدمه این مصاحبه چنین آمده است: «جزایری که به تازگی فعالتر از همیشه و اینبار حتی در شبکههای مجازی هم نظریات خود را اعلام میکند، درباره وضعیت اقتصاد ایران دیدگاههای تقریبا متفاوتی را بیان میکند که بیشترین تفاوت آنها در اجرای راهکارهاست. در یکی از تازهترین اتفاقها، این فعال اقتصادی برای حل مشکلات «پدیده» و سهامداران آن راهکارهایی را ارائه داده تا شاید پس از ماهها این چالش به سرانجام برسد». جزایری در ادامه و پیش از پرداختن به چگونگی حل بحران شرکت پدیده، خود را طراح مکتبی با عنوان «عقل گرایی در اقتصاد» معرفی کرده و می گوید«باید اعتراف کرد که اکثر مسوولان کشور دارای حسن نیت هستند اما بخشی از آنها با فضای اجرایی اقتصاد ایران آشنا نیستند و برای آن برنامهای ندارند». اما آن چه در ادامه از سوی او بیان می شود جز جملاتی کلی و تکراری، نکته بدیعی همراه ندارد. گزاره هایی همچون« حاکمیت باید از ماجراجوییهای بینالمللی فاصله بگیرد» یا «به هیچ وجه نباید در دنیا مطرح شویم، در آن صورت است که پول و سرمایه خود به خود در فضای امن وآرام وارد اقتصاد میشود»، «دولت به هیچ عنوان نباید در اقتصاد دخالت کند، «وقتی نقدینگی در جامعه به وفور باشد و همه ساز و کارها و استانداردها فراهم شود همه چیز در یک مدار صعودی و متعادل قرار خواهد گرفت و نرخ اندازههای اقتصاد منطقی و استاندارد خواهد شد»، « در حال حاضر دولتمردان باید اقتصاد کشور را ساماندهی کنند»، «وزرای دولت باید موانع پیشرفت بخشخصوصی را مرتفع کنند»، «باید بنگاههای اقتصادی خصوصی فعالیتهای خود را آغاز کنند تا حداکثر مشارکت صورت گیرد» و…. تمام آن چیزی است که جزایری در توضیح مکتب «عقل گرایی در اقتصاد» معرفی می کند. اما درباره راهکار حل بحران پدیده هم جزایری معتقد است که باید در ابتدا تیمی متشکل از نماینده سهامداران خرد و عمده، نماینده قوهقضاییه، چندشرکت بورسی، وکلای دادگستری و کارشناسان رسمی دادگستری و یک مدیر باتجربه که شبیه این کار را قبلا انجام داده، تشکیل شود تا چگونگی برخورد حقوقی با پدیده ی «پدیده» روشن شود.
جزایری در ادامه،پیاده سازی هوش اقتصادی را به عنوان راهکار حل این معضل معرفی کرده و می گوید:«باید یک فرآیند دقیق طی شود تا منفعت همه تامین گردد. این یک بازسازی حقوقی است. وقتی ساختار حقوقی درست شد باید شرکت سهامی عام وارد بازار سهام شود. ظاهرا شرکت سهامی عام نزد بورس ثبت شده و با انتظامدهی حقوقی و مالی به سادگی در بازار توافقی بازار پایه فرابورس پذیرش میشود و عامه مردم سهام خود را در بازارسرمایه کشورمعامله کنند تا معضلات این جریان تمام شود. اما چون حضرات بزرگوار دانش و تجربه کافی در این زمینه ندارند و اندکی هم مساله پیچیده و خیلی حساس و بزرگ شده، بنابراین مدیران فعلی خیلی محتاطانه عمل میکنند. در این زمینه دولت و ستاد تدبیر باید با هماهنگیهای لازم این سیستم را پیاده کنند تا با این روش همه چیز به سامان برسد. مشکل پدیده به سادگی با پیادهسازی این سیستم هوش اقتصادی حل میشود. تنها راهحل پدیده گشایش نماد آن در بازار فرابورس است. تا مردم بتوانند سهام خود را به آسانی خرید و فروش کنند. با حل این موضوع، اعتمادسازی گسترده در جامعه شکل خواهد گرفت که بالطبع آن اقبال بیشتری را شکل خواهد داد».
ماهی گرفتن از آب گل آلود پدیده و فضای ملتهب سهامداران معترض
در این که شهرام جزایری هم مانند همه شهروندان و فعالان اقتصادی حق اظهار نظر و ارائه راه حل برای مسائل اقتصادی و مشارکت در این فعالیت ها را دارد شکی نیست. او مدت محکومیت خود را (با هر کیفیتی) سپری کرده و از لحاظ حقوقی دیگر یک مجرم محسوب نمی شود اما نمی توان به همین سادگی چشم بر سابقه او بست و با دادن عناوینی همچون «نابغه اقتصادی» حل یک معضل ملی همچون وضعیت پدیده را از او طلب کرد. این بزرگنمایی ها در حالی صورت می گیرد که با وجود تلاش های فروان نهادهای مختلف و اعمال نسخه های مختلف هنوز سهامداران این پروژه به حقوق و سرمایه خود نرسیده اند. تعیین هیئت مدیره جدید توانسته است امیدها را برای حل کم هزینه این موضوع زنده کرده اما همچنان راهی دراز در پیش رو وجود دارد. از دیگر سو در ماه های اخیر،سهامداران معترض که برخی از آنان تمام دارایی و سرمایه خود را در پدیده سرمایه گذاری کرده اند، از هر ابزار رسانه ای برای رساندن صدای اعتراض خود به مسئولین دریغ نکرده و در این بین و با رویکردی بین المللی حتی صفحات منتسب به باراک اوباما و کاخ سفید در شبکه های اجتماعی و همچنین سایت سازمان ملل را هم از نظرات و خواسته های خود محروم نکرده اند! در این شرایط ملتهب، ادعای شهرام جزایری مبنی بر حل این موضوع و بزرگنمایی آن از سوی برخی رسانه ها معنایی جزماهی گرفتن ازآب گل آلود و نوعی تطهیر تدریجی از شخصیت جزایری به ذهن متبادر نخواهد کرد.