بنا بر اطلاعات دریافت شده از سازمان دامپزشکی کشور در جریان شیوع بیماری تب برفکی در کشور، تاکنون بالغ بر ۲۸هزار رأس گوسفند و بز و ۳۲۰۰ رأس گاو تلف شدند. در این میان، پرسش مطرح اینکه علل اصلی این خسارت سنگین آن هم به یکی از مظلوم ترین قشر جامعه چیست؟ به گزارش «تابناک»، در ماه های اخیر، شیوع گسترده و خیره کننده بیماری تب برفکی میان دام های کوچک و بزرگ موج عظیمی از نگرانی را در کشور به ویژه بین دامداران پدید آورد. بنا بر اطلاعات به دست آمده، این بیماری تنها در سه ماهه دوم سال ۹۴ و دو ماه گذشته از سال ۹۵ بالغ بر ۵۶ میلیارد تومان به صنعت دام کشور خسارت وارد کرده و همچنین در برخی موارد، تنها سرمایه روستاییان کشور را به نابودی کشانده است. پرسش مهم در این میان، آن است که علت اصلی وقوع این رویداد چیست و چرا در سال های گذشته، بیماری تب برفکی با این گستردگی شیوع پیدا نمی کرد و دامداران و صنعت دام کشور متحمل این حجم از خسارت نمی شد؟ دکتر مهدی خلج، رئیس سازمان دامپزشکی کشور عوامل متعددی را در ایجاد این مشکل مؤثر دانست. در ادامه به اختصار به مهم ترین آنها اشاره می شود؛
– ماهیت خطرناک و پیچیده ویروس تب برفکی به گونه ای که این ویروس سرعت انتشار و مقاومت بالایی دارد و راه های متعدد انتقال آن کار درمان را سخت تر می کند.
– امنیت ملی آسیب دیده در کشورهای همسایه غربی به گونه ای است که در حال حاضر آنها به دلیل مشکلات موجود، نظارت ویژه ای بر وضعیت دام های خود ندارند و بهداشت پایین دام در میان همسایگان غربی، نهایتاً منجر به ورود ویروس جدید و خطرناک تب برفکی به ایران شد.
– فرهنگ نامناسب دامداری در کشور که از جمله آن می توان به این موضوع اشاره کرد که دام های ما در ۴۶ درصد مساحت کشور جابه جا می شوند و این خود در انتقال بیماری و گسترش آن موثر است.
– مسأله توان تشخیص و دانش آزمایشگاهی و همچنین کمیت و کیفیت واکسن بیماری
با توجه به آنکه از میان چهار عامل اصلی مطرح در بالا، سه عامل پایدار و خارجی هستند، «تابناک» با این استدلال که آن عوامل را در برهه های زمانی دیگر نیز که بیماری وجود نداشت می توان دید، در ادامه ابعاد مختلف عامل چهارم را بررسی می کند. در این رابطه «رئیس سازمان دامپزشکی کشور» گفت: « سازمان دامپزشکی وظایف زیادی دارد که یکی از آن بهداشت دام است. اهمیت این موضوع از آن جهت است که ارزش سرمایه دامی کشور به همراه تولیدات آنها، بالغ بر ۱۴۵هزارمیلیارد تومان است».
دولت پول نداشت که بیاید و جلوی رویدادهای مخاطره آمیز را بگیرد
مهدی خلج در صحبت های خود اشاره کرد: «در تاریخ با مشکل و محدودیت در رابطه با تولید واکسن روبه رو بوده ایم و همیشه به جای آنکه واکسن ابزار در اختیار ما باشد، برنامه های ما ابزاری در اختیار واکسن بوده است. در این میان در دوران گذشته، چون وضع مالی کشور خوب بود، به اندازه کافی واکسن وارد می شد و چون رایگان توزیع می شد، دامداران از آن استقبال می کردند. در سال ۱۳۹۳ سازمان منابع مالی کافی نداشت؛ بنابراین، از بخش خصوصی خواست تا واکسن وارد کند. ولی دامداران به دلیل پولی بودن از واکسن ها استقبال نکردند و در نتیجه شرکت خصوصی وارد کننده واکسن ۳میلیارد تومان ضرر کرد».«رئیس سازمان دامپزشکی کشور» در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «کمبودی که بود (کمبود مالی) معنایش این نبود که ما نخواستیم بلکه ما نتوانستیم. اگر منابع مالی کافی داشتیم، حتماً واکسن وارد می کردیم، ولی چون منابع مالی نداشتیم، این وظیفه را به شرکت خصوصی محول کردیم. از آنجا که آن شرکت خصوصی ۳ میلیارد ضرر کرد، این موضوع باعث شد که در مرحله بعد هم در تهیه دارو به ما کمک نکند.» مهدی خلج افزود: «ما در برهه ای از سال گذشته، تحت تأثیر مشکلات دچار وقفه تولید دارو شدیم. شش ماه قبل از وقوع بیماری آن را پیش بینی و دقیقاً همه چیز را بیان کردیم. در این رابطه نامه ای را از طریق وزیر جهاد کشاورزی به دولت فرستادیم، ولی باید بپذیریم که تنگناهایی وجود دارد. دولت پول نداشت که بیاید و جلوی رویدادهای مخاطره آمیز را بگیرد. این فرار از مسئولیت نیست و بیان واقعیت هاست. دولت موقعی پول به ما داد که خیلی تأخیر داشت. با این حال بلافاصله ما با آن پول که حدوداً ۶ میلیارد تومان بود، ۲ میلیون دز واکسن وارد کردیم و این واکسن خیلی ما را کمک کرد».
سه مشکل اساسی سازمان در تهیه واکسن تب برفکی چه بود؟
«رئیس سازمان دامپزشکی کشور» در رابطه با دیگر مشکلات موجود در رابطه با تهیه واکسن گفت: «یکی دیگر از مشکلات ما در وارد کردن واکسن این بود که شرکت های معتبر خارجی داروهای خودشان را پیش فروش می کنند. دومین مشکل ما این بود که ویروس شایع شده جدید بود و واکسن موجود اثر بخش نبود. سومین مشکل نیز این بود که شرکت هایی که قرار بود به ما کمک کنند به دلیل تجربه ضرر در گذشته تمایل زیادی به همکاری نداشتند. در حال حاضر ۸٫۵ میلیون دز واکسن دیگر در حال ورود به کشور است.»
چگونه ورود واکسن پولی و عدم استقبال دامداران ۸۶ میلیارد خسارت به بار آورد؟
بار دیگر با تأکید بر اینکه سه عامل اول مؤثر بر گسترش بیماری تب برفکی در کشور به دلیل پایداری و خارجی بودن محور خبر حاضر نیست، اضافه می شود در جریان صحبت های «سازمان دامپزشکی کشور» اینگونه برداشت شد که در سال های پیش از سال ۹۳ به دلیل توزیع رایگان واکسن تب برفکی، این دارو توسط دامداران مورد استفاده قرار می گرفت و در نتیجه مشکلی پیش نمی آمد. اما در سال ۹۴، هرچند سازمان دامپزشکی بنابر گفته های رئیس این سازمان از ۶ ماه قبل پیش بینی بحران انجام داده و مراتب نگرانی خود را به هیأت دولت نیز ارسال کرده بود، بنا بر آنچه می نویسیم، کمبود «بودجه» بخوانید «کم لطفی»، دولت دستور می دهد تا سازمان بحث ورود واکسن را از طریق شرکت های خصوصی دنبال کند و در فاز اول کمک قابل توجهی جز صدور مجوز واردات واکسن انجام نمی دهد. نتیجه اینکه ورود واکسن پولی به کشور توسط یک شرکت خصوصی که قرار شد نامش نزد «تابناک» محرمانه بماند و عدم استقبال دامداران از واکسن پولی، از یک سو به شرکت مذکور ۳ میلیارد خسارت وارد می کند و از سوی دیگر، دامداران پهنه گسترده ای از جغرافیای کشور را تسلیم بیماری تب برفکی می کند. در ادامه و از بد حادثه بارندگی های و سرمای شدید آب و هوایی نیز شرایط مناسبی برای ماندگاری و رشد بیشتر نوع جدید بیماری تب برفکی فراهم می کند و همه آنچه آمد، در نهایت خسارتی بالغ بر ۵۶ میلیارد تومان را به دامداران کشور تحمیل می کند.
اما این همه خسارت نیست. مسئولین وقتی می بینند که بیماری تب برفکی به شدت در حال گسترش است و از سوی دیگر دامداران حاضر به پرداخت پول برای واکسن نیستند، ناچار می شوند این بار با کمیت و کیفیت بالاتر خودشان بحث واردات دارو را دنبال کنند تا رایگان در اختیار دامداران قرار دهند. بر اساس اطلاعات دریافتی از «سازمان دامپزشکی کشور» در یک نوبت واردات ۲ میلیون دز واکسن به ارزش ۶ میلیاردتومان و در نوبت دیگر ۸٫۵ میلیون دز واکسن طبیتاً به ارزش (۲۵٫۵میلیارد تومان) در دستور کار قرار می گیرد.
به دیگر سخن پرهیز از تقبل هزینه ورود و تولید واکسن بنا به روال گذشته از سوی دولت، در حالی که کارشناسان و مسئولین سازمان هشدارهای جدی خود را داده بودند و ورود شرکت خصوصی با هدف سود آوری به این مشکل، نتیجه اش آن شد که در ادامه از سویی دولت مجبور شد، قریب به ۳۰ میلیارد تومان برای ورود داروی با کیفیت و کمیت بالا هزینه کند و از سوی دیگر مرگ بیش از ۲۸هزار رأس گوسفند و بز و ۳۲۰۰ رأس گاو و همچنین کاهش راندمان باروری و تولید شیر سایر دام های مبتلا بالغ بر ۵۶ میلیارد تومان به دامداران کشور خسارت وارد کند. سؤالی که در پایان مطرح می ماند، آن است که آیا نمی شد با تقبل ضرر ۳ میلیاردی شرکت مذکور و یا ورود سریع به این ماجرا از این خسارت ۹۶ میلیاردی که در برخی موارد تنها سرمایه دامداران را از آنها گرفت جلوگیری کرد؟